یه نفر.....
يه نفر خوابش مياد و واسه ي خواب جا نداره يه نفر يه لقمه نون براي فردا نداره يه نفر مي شينه و اسكناساشو مي شمره مي خواد امتحان كنه كه تا داره يا نداره يه نفر از بس بزرگه خونشون گم مي شه توش اون يكي اتاقشون واسه همه جا نداره بابا مي خواد واسه دخترش عروسك بخره انتخابم مي كنه ، پولشو اما نداره يكي دفترش پر از نقاشي و خط خطيه اون يكي مداد براي آب و بابا نداره يكي ويلاي كنار درياشون قصره ولي اون يكي حتي تو فكرش آب دريا نداره يكي بعد مدرسه توپ چهل تيكه مي خواد مامانش ميگه اينا گرونه اينجا نداره يه نفر تولدش مهمونيه ،همه ميان يكي تقويم واسه خط زدن رو روزا نداره يكي هر هفته يه روز پزشكشون مياد خونش يكي داره مي ميره ، خرج مداو...
نویسنده :
شیوا
3:35